I am the man of constant sorrow
من مرد مصیبتهای دائمی هستم
I've seen trouble all my days
من باید هر روز شاهد بروز مشکلات باشم
I bid farewell to ol' Kentucky
به من امر شده تا با کنتاکی خداحافظی کنم
The place where I was born and raised
جایی که به دنیا اومدم و در آن بزرگ شدم
The place where he was born and raised
جایی که به دنیا اومده و در آن بزرگ شده
For six long years I've been in trouble
برای شش سال طولانی من توی مشکلات [غرق] بودم
No pleasure here on earth I've found
روی زمین هیچ چیز لذت بخشی پیدا نکردم
For in this world, I'm bound to ramble
تو این دنیا مقدر شده که من ولگرد باشم
I have no friends to help me now
هیچ دوستی ندارم تا اکنون به کمکم بیاید
He has no friends to help him now
هیچ دوستی نداره تا الان به کمکش بیاد
It's fair thee well, my old true lover
این خوشایند تو است، ای عشق قدیمی و راستین من
I never expect to see you again
من انتظار ندارم که بتوانیم بار دیگر تو را ببینم
For I'm bound to ride that Northern Railroad
چون برایم مقدر شده تا بر روی راهآهن شمالی برانم
Perhaps I'll die upon this train
احتمالاً [قرار است] روی همین قطار بمیرم
Perhaps he'll die upon this train
احتمالاً [قرار است] روی همین قطار بمیرد
You can bury me in some deep valley
میتوانی مرا در درهای عمیق دفن کنی
For many years where I may lay
جایی که بتوانیم سالها در آن بیارامم
And you may learn to love another
و تو هم یاد بگیری یکی دیگه رو دوست داشته باشی
While I am sleeping in my grave
[اونم] وقتی که من توی قبر خوابیدم
While he is sleeping in his grave
[اونم] وقتی که توی قبر خوابیده
Maybe your friends think I'm just a stranger
شاید دوستانت فکر میکنند من تنها یک غریبهام
My face you never will see no more
[و] تو دیگر صورتم را نخواهی دید
But there is one promise that is given
اما قولی وجود دارد که داده شده است
I'll meet you on Gods golden shore
من تو را در ساحل طلایی خداوند ملاقات خواهم کرد
He'll meet you on God's golden shore
او تو را در ساحل طلایی خداوند ملاقات خواهد کرد